هیات فاطمیون ساری

اسلایدر

ابزار ویدیو

شهادت امام کاظم (ع) بهانه ای برای باز شناسی شخصیت آن امام بزرگوار است ضمن عرض تسلیت سالروز شهادتش به بخشی از زندگی ان حضرت رجوع می کنیم.

مخفی کردن شهادت امام کاظم علیه السلام

در طول امامت خود، چنان موقعیّتی در جامعه اسلامی به دست آورده بود و دل‌های شیعیان خود را چنان تسخیر کرده بود که هارون با وجود اینکه خودش او را به شهادت رساند، جرأت نکرد این واقعیت را به مردم اعلام کند و سعی فراوانی کرد تا این موضوع مخفی بماند.
آری؛ امام موسی کاظم مصداق روشن این آیه قرآن بود که:«ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات یجعل لهم الرحمن ودا» (به‌درستی که خداوند رحمان برای مومنانی که عمل صالح انجام می‌دهند محبتی در دل‌ها قرار می‌دهد.)

برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.

امام کاظم (ع)


به مناسبت شهادت امام کاظم علیه السلام مراسم هفتگی برگزار می گردد. 

زمان : سه شنبه ساعت ۹:۳۰

مکان : دخانیات کوچه شهید قلی زاده مسجد ولی عصر.

*هیئت فاطمیون*

  • هیئت فاطمیون ساری
نوری ز خدیجه چون قمر پیدا شد
از مکه ستاره سحر پیــــــــدا شد
در بیستم ماه جمادی الثانی
گنجینه ی یازده گهر پیدا شد
شب ولادت زهرای اطهرست امشب
جهان ز پرتو رویش منور است امشب
رسید مژده بگوشم به عاصیان برگو
که عفو حضرت باری میسر است امشب


میلاد با سعادت فاطمه الزهرا دخت پیامبر خاتم محمد مصطفی(ص) را بر فاطمییون مبارک وشاد باش عرض میکنم
روز مادر مبارک.
  • هیئت فاطمیون ساری

اگر بمانم، به دشمن چه بگویم؟ که قبر فاطمه اینجاست؟! نه می‌روم ولى:

  • نَفْسى عَلى زَفَراتِها مَحْبُوسَةٌ یا لَیْتَها خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرات
  • یا لَیْتَها خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرات یا لَیْتَها خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرات
پرندة جانم زندانى این آشیان تن شده است، اى کاش جان نیز همراه این ناله‌هاى جگرسوز در‌می‌آمد.
بعد از تو زندگى بی‌معنى است، حیات بی‌روح است و دنیا خالى است و من فقط گریه‌ام از این است که مبادا عمرم طولانى شود. زندگی‌ام ادامه بیابد.
فشار زندگى پس از تو بر من سنگین است و کسى که چنین بارى بردوش دل دارد، روى خوشى نمی‌بیند. من چگونه ترا که پدر مهربانی‌هایم بودى فراموش کنم، انگار من شده‌ام مأمور زنده کردن آن همه غصه‌هایم.
میان هر دو یار، روزى فرقتى هست، اما هیچ چیز به قدر جدایى تحملش مشکل نیست. هر چیز جز فراق، تحملش آسان است. اینکه من بلافاصله بعد از محمد، فاطمه را از دست داده‌ام، خود دلیل بر این است که دوستى دوام ندارد.
فاطمه جان! چطور بگویم؟ فراق تو سخت است، سخت‌ترین است، تاب آوردنى نیست. تحمل کردنى نیست. کارم شده است گریه حسرت‌آمیز و شیون حزن انگیز، گریه براى دوستى که خود به بهترین راه پا گذاشت و مرا تنها گذاشت.
اى اشک همیشه ببار! اى چشم هماره همراهى کن که غم از دست دادن دوست، غم یکى دو روز نیست، غم جاودانه است.
دوستى که هیچکس جاى او را در قلبم پر نمی‌کند، یارى که هیچ دیّارى به قدر او عشقم را معطوف خود نمی‌کند، یارى که از پیش چشم و کنار جسم رفته است اما از درون قلبم هرگز.
فاطمه جان! عزیز دلم! چه سود که در کنار قبر تو نازنین بایستم، به تو سلام کنم و با تو سخن بگویم وقتى پاسخى از تو نمی‌شنوم.
چه شده است ترا فاطمه جان که پاسخ نمی‌دهى؟ آیا سنت دوستى را فراموش کرده‌اى؟

فاطمه جان! کاش على را غریب و خسته و تنها، رها نمی‌کردى.


  • هیئت فاطمیون ساری

قبله مایل به تو

گفت : در می زنند مهمان است

گفت: آیا صدای سلمان است؟

این صدا، نه صدای طوفان است

 مزن این خانهء مسلمان است

مادرم رفت پشت در، اما

 ******

گفت:آرام ما خدا داریم

ما کجا کار با شما داریم

 و اگر روضه ای به پا داریم

پدرم رفته ما عزاداریم

پشت در سوخت بال و پر، اما

******

آسمان را به ریسمان بردند

آسمان را کشان کشان بردند

پیش چشمان دیگران بردند

مادرم داد زد بمان! بردند

بازوی مادرم سپر،اما

******

بین آن کوچه چند بار افتاد

اشک از چشم روزگار افتاد

پدرم در دلش شرار افتاد

تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-

گفت: یک روز یک نفر اما...


سید حمید رضا برقعی

  • هیئت فاطمیون ساری
ایام شهادت حضرت دخت گرامی پیامبراعظم(ص) حضرت فاطمه زهرا(س) را به پیشگاه ولیعصر حضرت اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجة الشریف و همه عاشقان و شیفتگان خاندان عصمت وطهارت تسلیت میگویم...

به همین مناسبت مراسمی در این ایام برگزار می شود

سخنران: حجت الاسلام ماشینچیان

مداحان:  علی صابر . نیما قلی نژاد  زمان: جمعه ۲/۲/۹۰ ساعت ۲۰:۳۰

مکان: دخانیات کوچه شهید قلی زاده منزل اقای مهدی دلخواه علامت پرچم.

*هیئت فاطمیون*

آه را در دل نهان کردی چرا ؟ / ماه را در گل نهان کردی چرا ؟

یا علی جان تربت زهرا کجاست ؟ / یادگار غربت زهرا کجاست ؟

تا ز نورش دیده را روشن کنم / بر مزارش شعله ها بر تن کنم . . .


  • هیئت فاطمیون ساری

با عرض سلام خدمت دوستان گلم

دوست ندارم مثله همه از خدا بخوام که توی زندگی هیچ غمی نباشه، چرا که شادیها در کنار غمهاست که معنا پیدا میکنه و زیبا میشه. تنها از خدا میخوام قدرتِ درکِ حضورش رو توی لحظه های زندگی به همه ی مخلوقاتش عطا کنه، که اون وقته که هیچ مشکلی توان شکستن ما رو نداره. سال نو با دیدِ نو به زندگی و فرصتی دوباره برای بهتر زیستن بر شما و خانواده تان خجسته باد.

  • هیئت فاطمیون ساری

یا حبیب الباکین

«گر بگویند مرا با تو سر و کاری نیست

در و دیوار گواهی بدهد کاری هست»

                                               سعدی


دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی

افتاده نخ چادر او دست نسیمی

تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم

با دست خودش داده اناری به یتیمی

حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را

بخشیده به همسایه، چه قران کریمی

در خانهء زهرا همه معراج نشینند

آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی

ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم

می سوخت حریم دل مولا چه حریمی

آتش مزن آتش  در و دیوار دلش را

جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی

×××

حالا نکند پنجره را وا بگذاریم

پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی

سید حمیدرضا برقعی

  • هیئت فاطمیون ساری
عطر محرم که به مشام جان می رسد چنان دل را واله و شیدا می کند که گویی دروازه های عقل را به کلی می بندد و عشق را بر مملکت جان حاکم می نماید. عجب مُشکی خداوند در دل این ماه قرار داده که بوی عطر وصف ناپذیرش با گذر زمان کهنه نمی شود و با بعد مکان هم از بین نمی رود. بوی این ماه که وزیدن می گیرد همه را به جنب و جوش می اندازد و یک دل و یک صدا به در خانه جانان می برد. گویی که این عطر مدهوش کننده همه تعلقات را از تن شیفتگان بر می کند و همه را به گرد محبوب می گرداند. اینجا فقط رخت عزای جانان کربلا است که بر تن، خوش می درخشد و همه را یک دست و متحد می کند. اینجا فقط پرچم سالار نینوا است، که همیشه بالا است و همه را در سایه مِهر خود تا به آسمان محرم که تمام می شود دل خوشیم که ماه صفر در پی آن هست تا با نام سرور مظلوممان دل را جلا دهیم و با نام زیبایش عشق بازی کنیم. آخر در بلندای ماه صفر روزی است که مخصوص زیارت آقای بی کفنمان است. چهله ارباب را می گویم که روز وصل است و زیارت.  
  • هیئت فاطمیون ساری
این روزها حال و هوای شهرمون، حال و هوای محرم را پیدا کرده است. بیرق‌های عزای "یا حسین" بر سردر خانه‌ها و مغازه‌ها و اماکن مختلف برافراشته شده و با دیدن آنها دل‌ها هوایی می‌شوند. باز محرم رسید و لباس مشکی‌ها محیا، جهت به تن رفتن عاشقان و عزاداران امام حسین علیه‌السلام شده‌اند،بغض‌ها گلوی محبین حضرتش را می‌فشارند و قلوبشان تنگ و نالان شده است. و این نوا شنیده می‌شود: باز این چه شورش است که در خلق عالم است.

مقتدا

 

عالم همه خاک کربلا بایدمان                   پیوسته به لب خدا خدا بایدمان

تا پاک شود زمین ز ابنای یزید                     همواره حسین مقتدا بایدمان


التماس دعا

  • هیئت فاطمیون ساری
دلم به بغض ستاره به درب خانه ی زهراست

بیا بخوان که دل من پر از ترانه ی زهراست

چه گریه ای که نکردم به پای هر چه گذشت و

ببین که بغض شب من فقط بهانه ی زهراست

 چه درد ها نکشیدم ز پشت در تا به دیوار

ببین که درد نگاهم ، ز درد شانه ی زهراست

به داغی نم چشمم ، به غربتی که نگفتم

 قسم که غربت زهرا ،‌ ز مرد خانه ی زهراست

آن شعله ای که کشیده زبان به قلب غریبم

 نه ز آتش در نیست ، ‌ز تازیانه ی زهراست

هنوز بغض ستاره نشکست در شب تارم

هنوز دست نگاهم بر آستانه ی زهراست

 

                          هنوز دست نگاهم بر آستانه ی زهراست

حمید

  • هیئت فاطمیون ساری